آتشکده کرکوی
آتشکده کرکویه با کرکوشاه، این آثار و همچنین آثار تخته پل در میان کنگی شهرستان زابل ، در غرب روستای خمک و هشت کیلومتری تپه منطقه شهرستان و در میان زمینهای باتلاقی سیستان و نزدیک مرز ایران با افغانستان قرار دارد. تخته پل، پل آجری بوده است که به نوشته استخری، راه زرنک (سیستان) و هرات را به هم متصل میکرده است.
کرکوشاه یا کرکویه، عبارت است از بقایای یک آتشکده مربوط به دوران هخامنشی، که شامل یک دیوار خشتی – چینهای از یک برج دفاعی شهر باستانی است. . این آثار شامل تعدادی از بناههای بزرگ و کوچک است. این بخش دارای تالاری به طول ۱۱ متر و عرض ۸/۵ متر است.
کرکویه توسط نویسندگان دوران اسلامی در کتب قدیمی تشریح شده است. استخری کرکویه را نخستین راهی میداند که سیستان را به هرات متصل میکند و بنا به گفته همین جغرافی نویس کرکویه در سه فرسنگی زرنج یا زرنک (سیستان) واقع شده است
یاقوت حموی نیزدر باره آتشکده کرکویه نوشته است شهری از سیستان بوده و آتشکدهای که نزد زرتشتیان محترم شمرده میشد در آنجا قرا داشت.
آتش کرکویه را به کیخسرو نسبت داده اند و کرکویه تا سده هفتم هجری آبادان بوده است. بر اساس توصیفات مورخان دوران اسلامی ، این بنا دارای دو قبه بزرگ و بر هر قبه شاخی چون شاخ گاوی بزرگ ساخته بودند و آتشگاه در زیرآن دو قبه قرار داشت.
آتشکده کرکوی
آتشکده کرکویه با کرکوشاه، این آثار و همچنین آثار تخته پل در میان کنگی شهرستان زابل ، در غرب روستای خمک و هشت کیلومتری تپه منطقه شهرستان و در میان زمینهای باتلاقی سیستان و نزدیک مرز ایران با افغانستان قرار دارد. تخته پل، پل آجری بوده است که به نوشته استخری، راه زرنک (سیستان) و هرات را به هم متصل میکرده است.
کرکوشاه یا کرکویه، عبارت است از بقایای یک آتشکده مربوط به دوران هخامنشی، که شامل یک دیوار خشتی – چینهای از یک برج دفاعی شهر باستانی است. . این آثار شامل تعدادی از بناههای بزرگ و کوچک است. این بخش دارای تالاری به طول ۱۱ متر و عرض ۸/۵ متر است.
کرکویه توسط نویسندگان دوران اسلامی در کتب قدیمی تشریح شده است. استخری کرکویه را نخستین راهی میداند که سیستان را به هرات متصل میکند و بنا به گفته همین جغرافی نویس کرکویه در سه فرسنگی زرنج یا زرنک (سیستان) واقع شده است
یاقوت حموی نیزدر باره آتشکده کرکویه نوشته است شهری از سیستان بوده و آتشکدهای که نزد زرتشتیان محترم شمرده میشد در آنجا قرا داشت.
آتش کرکویه را به کیخسرو نسبت داده اند و کرکویه تا سده هفتم هجری آبادان بوده است. بر اساس توصیفات مورخان دوران اسلامی ، این بنا دارای دو قبه بزرگ و بر هر قبه شاخی چون شاخ گاوی بزرگ ساخته بودند و آتشگاه در زیرآن دو قبه قرار داشت.
کوه خواجه
کوه خواجه (اوشیدا)، تنها عارضه طبیعی در دشت سیستان است که در ۳۰ کیلومتری جنوب غربی شهر زابل قرار دارد. اوشیدا در زبان پارسی میانه به معنی ابدی است. این کوه ذوزنقهای شکل که نزد سه دین اسلام، مسیحیت و زرتشت مقدس است، از سنگهای بازالت سیاه رنگ تشکیل شده و با ارتفاع ۶۰۹ متر از سطح دریا، مانند جزیرهای در میان دریاچه هامون قرار دارد.
در اطراف این کوه تعداد زیادی آثارباستانی از دوران ساسانیان، اشکانیان و بقایای اماکن اسلامی و معبد بودایی باقی ماندهاست که شامل قلعه کهک کهزاد، قلعه چهل دختر، قلعه سرسنگ، آرامگاه خواجه غلطان، ساختمان پیر گندم بریان، خانه شیطان، بناهای منفرد آرامگاهی و قبور اسلامی است.
زاهدان کهنه
زاهدان کهنه، این آثار در ۲۷ کیلومتری شرق زابل ، در بخش پشت آب زابل و حدود ۹ کیلومتری شمال تپه شهرستان و در روی بلندی واقع شده است. جی.پی.تیت انگلیسی بر این باوراست که این خرابهها مربوط به شهر زرنج (زرنک یا زرنگ) میباشد که ۴۲۰ سال پیش توسط تیمور لنگ و با توجه به ویرانی بندهای (سدهای) سیستان به این صورت در آمده است.
هنری ساوج لندور، جهانگرد باستان شناس و جغرافی دان انگلیسی که در سال 1901 به سیستان سفر کرده است، شهر زاهدان کهنه را به لندن شرق تشبیه کرده است. در محل زاهدان کهنه و اطراف آن، مجموعهای ازبناهای دوران اسلامی وجود دارد که یکی از این مجموعهها در فاصله ۲۵۰ متری شمال شرقی ارگ زاهدان کهنه قرار دارد. از شهر زاهدان ، امروزه فقط برج و باروی آن و قلعه تیمور باقی مانده است. این شهر دارای سه قطعه آبادی بوده که شامل ارگ کهندز، شارستان و ربض است و گرداگرد هرکدام را حصاری به همراه برجهای تدافعی در بر گرفته و به شکل مستطیل است.
قلعه سام
قلعه سام، این قلعه در ۴ کیلومتری سکوهه قرار دارد شکل قلعه مستطیل شکل است و دارای دیوارهای پهن و بزرگ خشتی و گلی و همچنین دارای دروازه و برجهای متعدد است.
کلنل تیت انگلیسی و والترسرویس آمریکایی از این قلعه بازدید کرده اند. به گفته کلنل تیت در سده نوزدهم، نهری از نزدیک این قلعه جاری و به طرف دهکده ورمال ادامه داشته است. بر اثر کاوش باستان شناسان، در طبقه زیرین این بنا نوشتهای یونانی متعلق به دوران پارتها کشف شده است.طبقه بالایی این بنا متعلق به دوران ساسانی است.
شهر سوخته
شهر سوخته نام بقایای شهری باستانی است که در ۵۶ کیلومتری زابل در استان سیستان و بلوچستان و در حاشیه جاده زابل-زاهدان واقع شدهاست.ایرانیان پیش از آریایی هاحدود 6000سال پیش در این شهر زندگی می کردند
شهری که گفته میشود پیشرفتهترین شهر جهان قدیم بودهاست و حتا بسیار پیشرفتهتر از شهر کرت که سینوهه در کتاب خود از آن یاد کردهاست.به اعتقاد برخی باستانشناسان اگر بخواهیم به معنای کامل و دقیق شهر توجه کنیم،این شهر را باید قدیمیترین شهر دنیا دانست چرا که معدود شهرهای پیش از آن، از نظر امکانات و اصول شهرنشینی با آن قابل مقایسه نیستند.
یپشینهٔ کاوشها
کلنل بیت، یکی از ماموران نظامی بریتانیا از نخستین کسانی است که در دوره قاجار و پس از بازدید از سیستان به این محوطه اشاره کرده و نخستین کسی است که در خاطراتش این محوطه را شهر سوخته نامیده و آثار باقیمانده از آتش سوزی را دیدهاست. پس از او سر اورل اشتین با بازدید از این محوطه در اوایل سده حاضر، اطلاعات سودمندی در خصوص این محوطه بیان کردهاست. بعد از او شهر سوخته توسط باستانشناسان ایتالیایی به سرپرستی مارتیسو توزی از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۷ مورد بررسی و کاوش قرار گرفت. این شهر یکی از آثارتاریخی استان سیستان و بلوچستان به شمار میآید.
جغرافیا و محیط زیست شهر سوخته
بر مبنای یافتههای باستان شناسان شهر سوخته ۱۵۱ هکتار وسعت دارد و بقایای آن نشان میدهد که این شهر دارای پنج بخش مسکونی واقع در شمال شرقی شهر سوخته، بخشهای مرکزی، منطقه صنعتی، بناهای یادمانی و گورستان است که به صورت تپههای متوالی و چسبیده به هم واقع شدهاند. هشتاد هکتار شهر سوخته بخش مسکونی بودهاست.
پژوهشها نشان دادهاست این محوطه بر خلاف اکنون که محیط زیست کاملاً بیابانی دارد و فقط درختان گز در آنجا دیده میشود، در پنج هزار سال قبل از میلاد منطقهای سبز و خرم با پوشش گیاهی متنوع و بسیار مطلوب بوده و درختان بید مجنون، افرا و سپیدار در آنجا فراوان وجود داشتهاست.
در آن دوران نیز این منطقه بسیار گرم بوده، اما آب رودخانه هیرمند و شاخههایش به خوبی زمینهای کشاورزی شهر سوخته را سیراب میکردهاست.
دریاچه هامون در ۳۲۰۰ سال قبل از میلاد دریاچهای بزرگ و پرآب بوده و رودها و شاخههای قوی از آن منشعب میشده و در اطراف آن نیزارهای وسیعی وجود داشتهاست. در بررسیهای منطقهای در اطراف شهر سوخته بستر رودخانههای گوناگون و آبراههایی پیدا شده که به مزارع کشاورزی شهر سوخته آب میرساندهاند. در نخستین فصل کاوش در شهر سوخته کوچهها و خانههای منظم، لوله کشی آب و فاضلاب با لولههای سفالی پیدا شد که نشان دهنده وجود برنامهریزی شهری در این شهر است.
منطقه گورستان
از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۳ تعداد ۱۴ گمانه به مساحت تقریبی ۲۳۰۰ متر مربع در گورستان شهر حفاری شده و در نتیجه ۳۱۰ گور کشف شدهاست. طی کاوشهای بهعمل آمده توسط باستان شناسان، برخی از مردم شهر سوخته را با لباس و پارچه کفنی دفن میکردهاند. در تعدادی از قبرها، آثار پارچه در روی بدن اجساد مردگان دیده میشود. پارچهها به سه شکل گوناگون در گورها دیده میشود:
به صورت کفن ،که مردهها را در آن میپیچیدهاند؛
به شکل لباس زیر انداز و رو انداز؛
کف گور فرش شده و مرده را با لباس در آن میگذاشتند.
اشیاء سفالی اصلیترین موادی هستند که تقریباً در همه گورها وجود دارند در کنار این دسته از اشیاء، هدایای دیگری ساخته شده از سنگ، چوب، پارچه در قبور دیده میشود.
صنعت و پیشهها در شهر سوخته
شهر سوخته مرکز بسیاری از فعالیتهای صنعتی و هنری بوده، در فصل ششم کاوش در شهر سوخته نمونههای جالب و بدیعی از زیورآلات به دست آمد. در جریان حفاریهای فصلهای گذشته در شهر سوخته مشخص شد که با توجه به صنعتی بودن شهر سوخته و وجود کارگاههای صنعتی ساخت سفال و جواهرات در این منطقه، ساکنان شهر سوخته از درختان موجود در طبیعت محوطه برای سوخت استفاده میکردهاند.
باستان شناسان با یافتن مهرهها و گردنبندهایی از لاجورد و طلا در یک گور در باره روشهای ساخت ورقهها و مفتولهای طلایی به پژوهش پرداختند و دریافتند صنعتگران شهر سوخته با ابزار بسیار ابتدایی ابتدا صفحههای طلایی بسیار نازک به قطر کمتر از یک میلیمتر تهیه کرده و بعد آنها را به شکل لولههای استوانهای درمی آوردند و پس از اتصال دو سوی ورقهها به یکدیگر مهرههای سنگ لاجورد را در میان آن قرار میدادند.
در شهرسوخته انواع سفالینهها و ظروف سنگی، معرق کاری، انواع پارچه و حصیر یافت شده که معرف وجود چندین نوع صنعت، به ویژه صنعت پیشرفته پارچه بافی در آنجا است. تاکنون ۱۲ نوع بافت پارچه یکرنگ و چند رنگ و قلاب ماهیگیری در شهر سوخته به دست آمده و مشخص شده مردم این شهر با استفاده از نیزارهای باتلاقهای اطراف هامون سبد و حصیر میبافتند و از این نیها برای درست کردن سقف هم استفاده میکردند.
صید ماهی و بافت تورهای ماهیگیری نیز از دیگر پیشههای مردمان شهر سوخته بودهاست.
شهر سوخته بدون شک جز شهرهای بسیار پیشرفته زمان خود بودهاست. این نکته نه تنها در بقایای آثار معماری و کارهای ظریف دستی وصنعتی دیده میشود بلکه در سازماندهی اجتماعی شهر نیز دیده میشود.
شهر سوخته دارای تشکیلات منظم و مرتبی بودهاست. آثار باقی مانده نشان دهنده این امر است که در این شهر طی هزاره سوم پیش از میلاد ، دارای یک نظام مرتب و منظم آبرسانی ، تخلیه فاضلاب و دانش پزشکی بوده تا آن حد که پزشکان این شهر نه تنها از فنونی چون شکستهبندی آگاه بودهاند ، بلکه میتوانستهاند به اجرای اعمال شگفتانگیز جراحی مغز دست بزنند.
از سوی دیگر پیدا شدن تنها لوح نوشته دوران آغاز ایلامی این شهر ، همراه با آثار مهرها، نشان از ارتباطات تجاری و کنترل اقتصادی منطقه از سوی این جامعه دارد .
در یک تقسیم بندی کلی، اشیاء پیدا شده را میتوان به گروهای زیر تقسیم کرد:
اشیاء زینتی
اشیاء آیینی
اشیاء مربوط به پیشهها
اشیاء مورد استفاده در زندگانی روزمره
مواد غذایی
کشفیات
برای نخستین بار در شهر سوخته یک چشم مصنوعی پیدا شد . مطالعات اولیه نشان داده اند که چشم چپ زن تنومند مدفون در قبر شماره 6705 مصنوعی بوده است . همین مطالعات نشان می دهند که زیر طاق ابروی زن مذکو آثار آبسه دیده می شود. به علت طول زمان زیادی که بخش زیرین این چشم مصنوعی با پلک چشم در تماس بوده است آثار ارگانیکی پلک چشم نیز در روی آن مشهود است . جنس و ماده ای که چشم مذکور با آن ساخته شده است هنوز به دقت روشن نشده و تشخیص آن به آزمایشهای بعدی موکول شده است اما به نظر می رسد که چشم مزبور از جنس قیر طبیعی که با نوعی چربی جانوری مخلوط شده است ساخته شده است . در روی این چشم مصنوعی ریزترین مویرگهای داخل کره چشم توسط مفتولهای طلایی به قطر کمتر از نیم میلی متر طراحی شده اند مردمک چشم در وسط طراحی شده و جز از آن تعدادی خطوط موازی که تقریبا یک لوزی را تشکیل می دهند در پیرامون مردمک دیده میشود از دو سوراخ جانبی واقع در دو سوی این چشم مصنوعی جهت نگهداری و اتصال آن به حدقه چشم استفاده می شده است . بررسیهای انسان شناسانه نشان داده که به احتمال بسیار زیاد زن مزبور دارای سنی بین 25 تا 30 سال بوده و دو رگه (سیاه و سفید) بوده است . اشیاء پیدا شده در این قبر دو قسمتی عبارت بوده اند از ظرفهای سفالی ، مهرهای تزیینی ، یک کیسه جرمی و یک آینه مفرغی . قدمت این قبر و چشم مصنوعی به حدود 2800 سال بیش از میلاد و 4800 سال پیش از این می رسد . مطالعه جهت دستیابی به اطلاعات بیشتر در این مورد چشم و اسکلت ادامه دارد.
دهانه غلامان
دهانه غلامان، شهری باستانی در ۲ کیلومتری روستای قلعه نو و ۴۲ کیلومتری شهر زابل در استان سیستان و بلوچستان قرار دارد.
شناسه
خرابهها و آثار بناهای این شهر در محوطهای به طول تقریبی ۴ تا ۵ کیلومتر واقع شدهاست.این شهر را باستان شناسان ایتالیایی در سال ۱۹۶۰ میلادی کشف و از سال ۱۹۶۲ تا ۱۹۶۵ میلادی این محل را حفاری کردند. دهانه غلامان دارای ساختمانهای بزرگ عمومی، معبد، محلههای مسکونی، خیابان، آبراهه، محلههای نظامی و صنعتی میباشد. این شهر تنها مکان باستانی دوران هخامنشیان است که حاکمیت ایران را بر نواحی شرقی به خوبی نشان میدهد.
نام واقعی
در کتیبههای هخامنشی، بیستون، تخت جمشید و نقش رستم از این شهر به نام «زرک» یا «زرنکای» یاد شدهاست.
معماری
با توجه به وزش بادهای معروف ۱۲۰ روزه سیستان که همواره از شمال غرب به جنوب شرق میوزد.درهای ورودی کلیه خانهها ی این شهر در ضلع جنوبی ساختمان قرار دارد.این شهر دارای برج و بارو نمیباشد که در حقیقت ثبات امنیت در آن روزگار را بیان میکند. باستان شناسان، یکی از عوامل اصلی متروک شدن این شهر را، خشک شدن ناگهانی بستر رودخانه هیرمند میدانند.
قلعه رامرود
قلعه رامرود،این قلعه در ۹۵ کیلومتری جنوب غربی شهرستان زابل و در محدوده تاسوکی قرار دارد.
پیشینه تاریخی
محمداعظم سیستانی در کتاب سیستان بعد از اسلام، در مورد قلعه آورده است: قلعه فرخ و قلعه ترقون و خرابههای کندرک در امتداد قلعه رامرود، آثار تاریخی متعلق به بعد از دوره تیمور میباشد.
در این منطقه وجود سفالهای دور ایلخانی و دوره تیموری و همچنین کشف چینیهای آبی، سفید و ظروف زرین فام دوره صفوی، نشان از آبادی این منطقه در آن زمان را دارد.
معماری
این قلعه به صورت چند ضلعی نامنظم میباشد و مجموعه اصلی قلعه از دو قسمت تشکیل شده که دور تا دور هریک را برج و باروی در بر گرفته است.
قسمت مرکزی و شمال غربی قلعه شامل یک محوطه بزرگ و رواق هایی با قوس هلالی در مجاور حصار قلعه وجود دارد.
در قسمت جنوب غربی، آثار سه واحد کوره پزی به صورت پراکنده دیده میشود.
در بخش شرقی قلعه، دو ساختمان منفرد وجود دارد که از لحاظ معماری با اهمیت است. یکی از این گنبد ساختمانها از خارج با نقشه هشت ضلعی و از داخل گنبد چلیپایی میباشد.
قلعه مچی
قلعه مچی، این قلعه و بناههای وابسته به آن در سه کیلومتری شرق حوضدار سیستان و ۶ کیلومتری شهر سوخته و ۷۰کیلومتری جنوب غربی زابل قرار دارد.این قلعه مقر و کاخ خاندان رئیسی، فرمانروایان جنوبی سیستان میباشد که از خشت و گل ساخته شده است. ارتفاع ایوان شمالی این قلعه از زمین ۱۰ متر و دهانه آن ۵/۷ متر پهنا دارد. در این منطقه باقی مانده یک آسیاب بادی نیز وجود دارد که نمونههای آن در دوران اسلامی و در تمام نقاط سیستان وجود داشته است.
در جنوب غربی این قلعه و به فاصله ۳کیلومتری آن تعدادی تپه کوچک وجود دارد که سفالهای کشف شده مربوط به دوران پیش از تاریخ است. در این منطقه کتیبهای از سال ۱۱۳۰ هجری قمری (1717 میلادی) مربوط به میرجعفرخان کشف شده است.
قلعه تپه
قلعه تپه، تپهای تقریباً گرد و مرتفع در منطقه بی بی دوست و نزدیک به زاهدان کهنه است که دیوارهای خشتی، آن را محصور کرده است.این دیوارها حدود ۳۰ متر ارتفاع دارند. از آثار کشف شده میتوان به سفالهای نخودی و قرمز و تعدادی سفال لعاب دار اشاره نمود. با توجه به این آثار،چنین استنباط میشود که این آثار مربوط به دوره ساسانی میباشد. سفالهای کشف شده شبیه سفالهای کشف شده در کوه خواجه و تپه شهرستان میباشد.
معروفترین باستان شناسانی که در این منطقه کاوش کرده است میتوان به امبرتو شراتو ایتالیایی اشاره نمود.
قلعه رستم
قلعه رستم، در ۷۰ کیلومتری جنوب غربی شهرستان زابل، بنایی وسیع و مربوط به دوران اسلامی است. در این منطقه بقایای یک شهر باستانی با آجرکاری و ساختمانهای متعدد و سر در ورودی ، برج نگهبانی و ۱۵برج دفاعی است.
این قلعه بزرگترین قلعه دوران اسلامی در این منطقه و عظمت آن جنبه افسانهای و نسبت دادن آن به نام آورترین شخصیت سیستان یعنی رستم شاهنامه است. مجموعهای حدود ۱۵تپه مربوط به پیش از تاریخ نیز در این منطقه وجود دارد. باستان شناسان تعدادی سکه نقره مربوط به پوراندخت پادشاه ساسانی در این منطقه کشف کرده اند.
قلعه کهک کهکزاد
قلعه کهک کهزاد، این قلعه و دژ نظامی در نزدیکی رودخانه هیرمند سیستان و در ۴۰ کیلومتری جنوب شرقی زابل قرار دارد که شرقیترین مرز مشترک ایران و افغانستان است.
آثار معماری
عناصر اصلی شامل ساختمان مرکزی، برج و باروی قلعه است. ساختمان مرکزی آن در ضلع شمالی قرار دارد و اتاقهای آن در دو طبقه است. قلعه مذکور با توجه به نوع ساخت و با در نظر گرفتن موقعیت استراتژیکی منطقه، به یک دژ نظامی شبیه است.
ذوالفقار کرمانی در کتاب جغرافیای نیمروز مینویسد: این قلعه در روی تپه واقع شده است و این قلعه را حشمت الملک جهت حفظ و حراست بند (سد) سیستان ساخته است.
چاهنیمه
چاه نیمه چالههای طبیعی بزرگی درفاصله ۵۰ کیلومتری شهر زابل و کنار روستای قلعه نوی است. آب مازاد رودخانه هیرمند توسط کانالی به آن هدایت میشود. گنجایش این مخازن ۷۰۰ میلیون متر مکعب است که به صورت دریاچه مصنوعی در آمدهاست.
در مواقع کم آبی، آب شرب و قسمتی از آب کشاورزی سیستان از این دریاچه مصنوعی تامین میشود. در حاشیه آبهای زلال چاه نیمه، پارک جنگلی و باغ وحشی احداث شده که منظره زیبایی را به وجود آوردهاست و به تفریحگاهی برای مردم سیستان تبدیل شدهاست.
آرامگاه خواجه غلطان
آرامگاه خواجه غلطان، مهمترین زیارتگاه شهرستان زابل میباشد. زائرین زیادی از مردم منطقه در ایام نوروز از این مکان دیدن میکنند. این بنا در راس کوه خواجه و در جبهه شمال شرقی به شکل مسطیل ساخته شدهاست و شامل سردر ورودی با طاق تیزه دار و یک اطاق گنبد دار میباشد.
درون این اتاق قبری بزرگ به طول ۳ متر دیده میشود.در کتاب احیاالملوک شاه حسین سیستانی، آرامگاه مذکور را متعلق به برادر دانیال نبی نسبت میدهد.
بی بی دوست
بی بی دوست زیارتگاهی در شهرستان زابل است. این زیارتگاه در ده کیلومتری شمال شرق زابل و در مسیر راه زابل به بنجار و میان کنگی قرار گرفتهاست. در باورهای عامیانه این زیارتگاه متعلق به سیدهای از خاندان علی بن ابیطالب است.